A penny won't Make me , Or breake me
- این پول نه منو فقیر میکنه نه پولدار
- تمثیلی از عنصری :
این یک دم عاریت چه ادبار و چه بخت
چون میگزرد کار چه آسان و چه سخت
چون جای دگر نهاد می باید رخت
نزدیک خردمند چه تابوت و چه تخت
Penny and penny laid up will make many
سعدی می فرماید :
اندک اندک به هم شود بسیار
دانه دانه است غله در انبار
- اندک اندک خیلی شود قطره قطره سیلی
- ناصح تبریزی میگوید :
میتوان از قطره اشکی به مطلب ها رسید
گاه باشد خرمنی حاصل شود از دانه ای
Penny wise , and follish spender
penny wis , and pound foolish
اصل مطلب را گذاشتن و دنبال نشانه های آن رفتن
- تیله را گم کرده با هسته آلبالو بازی می کند
- خر را گم کرده دنبال پالانش می گردد
- مولانا در مثنوی خود می فرماید :
صال بیند دیده چون اکمل بود
فرع بیند چون که مرد احول بود
He doesnt have a panny to bless himself with
He has not a penny to bless himself
این مثل کنایه از شدت فقر و تهی دستی است
- آه در بساط ندارد که با ناله سودا کند
- فرشش زمین و لحافش آسمان است
- گور ندارد که کفن داشته باشد
- در هفت آسمان ستاره ای ندارد
- شیخ بهایی می گوید :
چکنم در جگر که آهم نیست ؟
بلکه یک پشم در کلاهم نیست
تمثیل :
ز روزگار ندانم چه طالع است مرا
که یک ستاره به هر هفت آسمانم نیست
Hunger will tame lion
Hunger breaks ston walls
شیر در وقت نیاز ، مانند روباه متملق می شود .
- مولانا می فرماید :
آنچه شیران را کند روبه مزاج
احتیاج است ، احتیاج است ، احتیاج
احتیاج عزت نفس آدمی را زبون میکند و زمینه هر پستی و زبونی را اماده میکند
- ادم گرسنه با شیر هم میجنگد
The hunger is the best sauce and fatigue is the best pillow
Hunger is a good kitchen meat
Appetite is the best sauce
- گرسنه را نان تهی کوفته است .
- گرسنگی خود بهترین چاشنی و خستگی خود بهترین بالش برای خواب است .
- در گلستان سعدی می خوانیم :
درویشی که راه در بیابان داشت و چیزی نخورده و مانده ، به طایفه برخود و چون حال وی بدیدند و نهایت عجز او بدانستند ، سفره پیش آوردند . صاحب دعوت گفت : ای یار ، اندکی صبر کن تا پرستارانم کوفته بریان می سازند و درویش سر برآورد و گفت :
کوفته بر سفره من گو مباش
گرسنه را نان تهی کوفته است
Hunger drives the wolf out of the wood
Hunger is sharper than sword
Hunger know no friend
- گرسنگی دوستی نمی شناسد
- گرسنگی از شمیشر هم بدتر است
- نیروی غیر قابل مهار گرسنگی است که گرگ را از جنگل بیرون می راند .
- گر جور شکم نبودی ، هیچ مرغی در دام صیاد نیفتادی ، بلکه صیاد خود دام ننهادی .
Hunger is stronger than love
- گرسنگی نکشیدی که عاشقی یادت بره .
- داغ شکم کمتر از داغ عزیزان نیست .
- آنجا که شکم گرسنه شد گوش کر است .
ـ گرسنگی دیوار آهن را می شکافد
تمثیل :
با گرسنگی قوت پرهیز نماند
افلاس عنان از کف تقوی بستاند
- اغلب تهی دستان دامن عصمت به معصیت ایلایند و گرسنگان نان از کف مردم بربایند .
آن گرسنه کاندر پی نان دربدر است
گر پند دهیش ، جای نان بی اثر است
با او ز حلال دم مزن ، یا ز حرام
کانجا که شکم گرسنه شد ، گوش کر است