TEACH
He teaches ill , who teaches all
این سخن از برنارد شاو ، شاعر و نویسنده و هجو نویس بزرگ ایرلندی است که میگوید :
اگر به یک نفر همه چیز بیاموزی هیچ چیز نیاموخته ای
TEETH
When the teeth fall out , the tongue wags loose
این مثل کنایه از افراد پیر و سالخورده است که وقتی دندان را از دست میدهند زبان مجال خود نمایی میابد و تازه بکار می افتد .
این ضرب المثل چینی است که می گوید :
وقتی دندانها می افتند ، تازه زبان به کار می افتد .
LAUGH
Laugh and the world laughs wuth you (weep and you weep alone ) .
- بخند تا دنیا به رویت بخندد
- صائب می گوید :
شکفته باش جهان را شکفته گر خواهی
که بر گشاده دلان چرخ روی خندان است
- تمثیل :
جهان آئینه وش هر نقش بندد
اگر خندی به رویت باز خندد
A penny won't Make me , Or breake me
- این پول نه منو فقیر میکنه نه پولدار
- تمثیلی از عنصری :
این یک دم عاریت چه ادبار و چه بخت
چون میگزرد کار چه آسان و چه سخت
چون جای دگر نهاد می باید رخت
نزدیک خردمند چه تابوت و چه تخت
Penny and penny laid up will make many
سعدی می فرماید :
اندک اندک به هم شود بسیار
دانه دانه است غله در انبار
- اندک اندک خیلی شود قطره قطره سیلی
- ناصح تبریزی میگوید :
میتوان از قطره اشکی به مطلب ها رسید
گاه باشد خرمنی حاصل شود از دانه ای
Penny wise , and follish spender
penny wis , and pound foolish
اصل مطلب را گذاشتن و دنبال نشانه های آن رفتن
- تیله را گم کرده با هسته آلبالو بازی می کند
- خر را گم کرده دنبال پالانش می گردد
- مولانا در مثنوی خود می فرماید :
صال بیند دیده چون اکمل بود
فرع بیند چون که مرد احول بود
He doesnt have a panny to bless himself with
He has not a penny to bless himself
این مثل کنایه از شدت فقر و تهی دستی است
- آه در بساط ندارد که با ناله سودا کند
- فرشش زمین و لحافش آسمان است
- گور ندارد که کفن داشته باشد
- در هفت آسمان ستاره ای ندارد
- شیخ بهایی می گوید :
چکنم در جگر که آهم نیست ؟
بلکه یک پشم در کلاهم نیست
تمثیل :
ز روزگار ندانم چه طالع است مرا
که یک ستاره به هر هفت آسمانم نیست
Hunger will tame lion
Hunger breaks ston walls
شیر در وقت نیاز ، مانند روباه متملق می شود .
- مولانا می فرماید :
آنچه شیران را کند روبه مزاج
احتیاج است ، احتیاج است ، احتیاج
احتیاج عزت نفس آدمی را زبون میکند و زمینه هر پستی و زبونی را اماده میکند
- ادم گرسنه با شیر هم میجنگد
The hunger is the best sauce and fatigue is the best pillow
Hunger is a good kitchen meat
Appetite is the best sauce
- گرسنه را نان تهی کوفته است .
- گرسنگی خود بهترین چاشنی و خستگی خود بهترین بالش برای خواب است .
- در گلستان سعدی می خوانیم :
درویشی که راه در بیابان داشت و چیزی نخورده و مانده ، به طایفه برخود و چون حال وی بدیدند و نهایت عجز او بدانستند ، سفره پیش آوردند . صاحب دعوت گفت : ای یار ، اندکی صبر کن تا پرستارانم کوفته بریان می سازند و درویش سر برآورد و گفت :
کوفته بر سفره من گو مباش
گرسنه را نان تهی کوفته است
Hunger drives the wolf out of the wood
Hunger is sharper than sword
Hunger know no friend
- گرسنگی دوستی نمی شناسد
- گرسنگی از شمیشر هم بدتر است
- نیروی غیر قابل مهار گرسنگی است که گرگ را از جنگل بیرون می راند .
- گر جور شکم نبودی ، هیچ مرغی در دام صیاد نیفتادی ، بلکه صیاد خود دام ننهادی .
Hunger is stronger than love
- گرسنگی نکشیدی که عاشقی یادت بره .
- داغ شکم کمتر از داغ عزیزان نیست .
- آنجا که شکم گرسنه شد گوش کر است .
ـ گرسنگی دیوار آهن را می شکافد
تمثیل :
با گرسنگی قوت پرهیز نماند
افلاس عنان از کف تقوی بستاند
- اغلب تهی دستان دامن عصمت به معصیت ایلایند و گرسنگان نان از کف مردم بربایند .
آن گرسنه کاندر پی نان دربدر است
گر پند دهیش ، جای نان بی اثر است
با او ز حلال دم مزن ، یا ز حرام
کانجا که شکم گرسنه شد ، گوش کر است
1-She was really regarded as one of the most able students of my English
class.
او واقعا یکی از بهترین دانش آموزان کلاس زبان من به حساب
میآمد.
2- What attributes should a good manager possess?
یک مدیر
خوب باید چه صفاتی داشته باشد؟
3- His departure / death was abrupt and
completely unexpected.
مرگ او ناگهانی و غیر منتظره بود.
4- I
appreciate what you are doing for me.
از کارهایی که برای من انجام میدی
ممنون.
5- Ive no word to express my seep gratitude.
جدا نمیدونم
چطور از شما تشکر کنم (نمیدانم با چه زبانی از شما تشکر کنم).
6- I don’t
have anything to give in return.
نمیدونم محبت شما را چگونه جبران
کنم.
7- Dont feel restrained.
معذب نباشید.(راحت باشید).
8-
Every thing clicked back to me at once.
یکدفعه همه چیز یادم
آمد.
9- Who ever said that?.
اصلا کی اینو گفته؟
10- He is a
man of influence.
او مرد صاحب نفوذی است.
11- I am not in a good
mood today.
امروز زیاد حال و حوصله ندارم.
12- Thanks for your
compliment.
از تعریفت خیلی ممنون.
13- When I told them I was a
doctor their whole attitude changed.
وقتی به آنها گفتم که من دکتر هستم
طرز برخورد همه عوض شد.
14- Whats all the fuss about?
این همه سر و
صدا برای چیه؟
15- My mind got distracted for a second.
یک لحظه
حواسم پرت شد.
16- It doesn’t suit you very much.
زیاد بهت
نمیآید.
17- what amass!
اه چه گندی!
18- Luck wasnt on
their side.
بخت باهاشون یار نبود.
19- No buts and ifs.
دیگه
اما و اگر نداره.
20- Do it on private.
به طور محرمانه آن را انجام
بده.
21- Bon appetit.
نوش جان!
22- Well have some fun with
him.
یه خرده باهاش حال کنیم.
23- Keep it to yourself.
پیش
خودت بمونه.
24- Sorry for interruption / interrupting you.
ببخشید
که حرف شما را قطع میکنم.
25- Thats awfully very kind of you.
این
واقعا لطف شما را میرساند.
26- I couldnt make sense of what you
said.
نتوانستم از چیزی که گفتید سر در بیاورم.
27- I didnt want to
offend you.
منظور بدی نداشتم (نمیخواستم ناراحتت کنم).
28- Am I
making myself understood or not?
میتوانم منظورم را به شما برسانم یا
نه؟
29- I will be back before you know it.
I will be back in a
flash
I will be back in a split second
I will be back right
away
تا چشم بهم بزنی بر میگردم.
30- Fall back.
عقب نشینی
کنید.
31- I was stuck in the traffic.
تو ترافیک گیر افتاده
بودم.
32- Im so full.
حسابی سیرم.
33- I beg you, I need
him.
خواهش میکنم؛ من بهش احتیاج دارم.
34- Could you let me
off?
ممکن است من را پیاده کنید؟
35- Have you ever
noticed?
تا حالا دقت کردی؟
36- Let of my hand.
دستمو ول
کن.
37- Dont let the news get out.
اجازه نده خبر به جایی درز پیدا
کند.
38- He took a week leave.
او یک هفته مرخصی گرفت.
39-
She has a heart feeling toward him.
از او دل پری دارد.
40- It
occurred to me suddenly.
ناگهان به ذهنم خطور کرد.
41- Please
notify us of any change of address.
لطفا تغییر آدرستان را به ما اطلاع
دهید.
42- I will just see you to the door.
تا دم در شما را بدرقه
میکنم.
43- Try your best.
نهایت سعیت را بکن.
44- He lied
about his age.
او در مورد سنش به ما دروغ گفت.
45- Thank you very
much. You were a big help.
خیلی متشکرم کمک زیادی کردی.
46- You
mean a world to me.
تو برای من یک دنیا ارزش داری.
47- Make
yourself at home.
اینجا رو منزل خودتون بدونید.
48- Nice of you to
come.
لطف کردید تشریف آوردید.
49- Thats so hard to deal without
you.
بدون شما سر کردن خیلی مشکل است.
50- I feel honored to have
you as a friend